حضرت علی ( رض )
پس از شهادت حضرت عثمان ( رض ) مردم به سوی علی ( رض) هجوم بردند و با آن که اصلاً راضی به خلافت نبود او را وادار کردند که امر خلافت را قبول کند . نام او علی و کینهاش ابوالحسن و لقب او مرتضی ( از او راضی شده ) نام پدرش ابوطالب و نام مادرش فاطمه دختر اسد است.............
حضرت علی ( رض ) در سن 58 سالگی به خلافت رسید و حدود 28 سال از پیامبر خدا کوچکتر و عموزادهی ایشان بود ، چون پدر علی ( رض ) ، ( ابوطالب ) فرزندان زیادی داشت و وضع مالی مناسبی نداشت پیامبر ( ص ) تقبل نمود که علی را در خانهی خود بزرگ کند ، در همان کودکی زیر نظر وحی آسمانی و زیرِ دستِ پیامبر خدا پرورش یافت و از تمام رفتارها و کردارهای اعراب جاهلی به دور بود و بعد از پیامبر اولین فردی بود که مسلمان شد ( حدوداً در سن 10 تا 12 سالگی) در شبِ هجرتِ پیامبر به مدینه جان خود را فروخته و جان پیامبر را خرید و در بستر پیامبر خوابید . وقتی مسلمانان مهاجر وارد مدینه شدند پیامبر خدا میان هر کدام از مهاجر و انصار پیوند برادری برقرار کرد ولی علی را فقط با خود برادر ساخت و فرمود ای علی تو در دنیا و آخرت برادر من هستی . حضرت علی ( رض ) در تمام غزوهها همراه و یاور پیامبر بود مگر در غزوهی تبوک که پیامبر او را در مدینه جانشین خود نمود و فرمود ای علی تو برای من مانند هارون برای موسی هستی جز این که بعد از من پیامبری نخواهد بود .در جنگ احزاب هنگامی که علی ( رض ) به میدان مبارزه با عَمرو بن عَبدِوَد ( پهلوانی که کسی یارای مقاومت با او را نداشت ) رفت و او را از پای در آورد پیامبر ( ص ) فرمود ضربهای که علی امروز به عَمرو زد از عبادت جن و انس بزرگتر است در جنگ خیبر وقتی که فتح یکی از قلعههای آن با مشکل مواجه شد و مسلمانان را با سختی روبرو کرد پیامبر فرمود فردا پرچم جنگ را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست دارند ، او به مقابله با یهودیان میرود و فرار نمیکند و خدواند به وسیلهی او پیروزی را عنایت میکند . جبرئیل دست راست و مکائیل در طرف چپ او قرار دارند . حضرت عمر میفرماید هیچ گاه امارت را نخواستم مگر آن روز ولی صبح فردا پیامبر علی ( رض ) را خواست در حالی که از چشم درد مینالید و پیامبر زبان مبارکش را بر چشم علی کشید چشم او سالم شد مثل این که تاکنون درد نداشته است ، سپس پرچم جهاد را به او سپرد ، علی ( ع ) با قوهی قهریهی خود دروازهی قلعه را از جای برکند و آن را مانند سپر چنگی در دست گرفت و مَرحَب قهرمان نامدار عرب را که چندین نفر از روبرویی با او عاجز بودند به قتل رساند و خیبر را فتح نمود ، فضیلتهای حضرت علی ( رض ) بیشمار است ، پیامبر حضرت فاطمه را که از میان انسانها بیشتر از همه دوست داشت به امر خداوند به عقد علی ( رض ) در آورد و فرزندان آنها حسن و حسین ( ع ) را فرزندان خود و سرور جوانان اهل بهشت خواند ، همچنین پیامبر دربارهی علی ( رض ) فرمود : هر کس تو را دوست بدارد مرا دوست داشته است و هر کس مرا دوست بدارد خداوند را دوست داشته است و هر کس خداوند را دوست بدارد خداوند او را وارد بهشت میگرداند و فرمود : ای علی ( رض ) تو را دوست نمی دارد مگر مؤمن و تو را دشمن نمیدارد مگر منافق . در روز غدیر خم پیامبر فرمود هرکس من محب و دوست او هستم این علی محب و دوست اوست ، خداوندا ، دوست بدار دوستانش را و دشمن بدار دشمنانش را . از آن پس عُمر( رض ) میفرمود ، ای علی ، بر تو مبارکباد که برای همیشه مولای من و مولای تمامی مؤمنان تا قیامت شدی ، حضرت عمر ( رض ) هیچ کاری را بدون مشورت علی انجام نمیداد و کارهای فقهی را به علی واگذار میکرد و حضرت عمر ( رض ) میفرمود : اگر شمشیر علی ( ع ) نبود اساس اسلام استوار نمیشد ، علاوه بر آن علی ( ع ) داناترین فرد این امت در امر قضاوت و با سابقهترین آنان و شریفترین آنان است ، قضاوتها و فتواهای علی ( ع ) در زمان حضرت ابوبکر و عمر و در زمان خلافت ایشان بسیار تعجب برانگیز بوده است .
از جمله قضاوتهای حضرت علی ( ع )
2 شخص 8 نان داشتند به طوری که یکی از آنها صاحب 3 نان و دیگری صاحب 5 نان بود در این میان شخص سوم هم به آنها اضافه میشود و 8 نان را با هم میخورند و درپایان شخص سوم 8 درهم برای آنان جا میگذارد . صاحب 5 نان میگوید 5 درهم برای من و3 درهم برای تو اما صاحب 3 نان قبول نمیکند و میگوید باید هر کدام 4 درهم برداریم ، آنها برای قضاوت نزد حضرت علی میروند ، حضرت علی به صاحب 3 نان میگوید 3 درهم را بردار و از دوستت تشکر کن ولی او قبول نمیکند و میگوید فقط با قضاوت راضی میشوم ، حضرت میفرماید پس حق شما فقط یک درهم است ؛ زیرا شما سه نفر 8 نان با هم خوردهاید اگر هر نان را 3 قسمت کنیم شما 3 نفر 24 ( قسمت ) نان را با هم خوردهاید و هر کدام از شما 8 قسمت نان را خوردهاید شما که 3 نان داشتهاید و 9 قسمت میشود . 8 قسمت را خود خوردهاید و یک قسمت آن را شخص سوم و ایشان که 5 نان داشته است و 15 قسمت میشود ، 8 قسمت آن را خود خورده و 7 قسمت دیگر را شخص سوم خورده است ، بنابراین شما یک درهم و رفیقت 7 درهم میبرد.
حضرت علی ( رض ) هرگز حاضر نبود به خاطر مصلحت ، سیاست مداری کرده و خدعه بکار ببرد و بعد از این که به خلافت رسید امر به عزل حضرت معاویه ( ع ) از امارت شام کرد ، در حالی که نزدیکان او چون عبدالله بن عباس او را از این منع کردند و گفتند معاویه در شام طرفدارانی دارد و اگر فرمان شما را به جا نیاورد مشکلات زیادی به وجود میآورد ، فعلاً او را بر کارش باقی بگذار و به او وعدههای نیک بده تا او نسبت به تو آرام گیرد و رام شود آنگاه او را به بهانهای به مدینه میخوانی و به او اجازهی بازگشت به شام را نمیدهی اما علی ( رض ) فرمود معاویه لیاقت امارت شام را ندارد و من او را عزل میکنم ، حضرت معاویه ( ع ) نیز که به خونخواهی از عثمان ( رض ) برخواسته بود و خواستار قصاص قاتلان حضرت عثمان ( رض ) بود حاضر نشد از امارت شام کنار برود و همین امر باعث جنگ میان خلیفهی مسلمانان علی ( ع ) و حضرت معاویه ( ع ) شد و هزاران فرد از مسلمانان در این بین کشته شدند و این اختلافات از آن روز بیشتر و بیشتر شد و دشمنان اسلام آن را شعلهورتر ساختند و این اختلافات داخلی مانع از آن شد که حضرت علی ( ع ) بتواند به فتوحات اسلامی ادامه دهد و خلافت او با جنگ با حضرت معاویه ( ع ) و سپس جنگ با خوارج و قاتلان حضرت عثمان ( رض ) به پایان رسید .
حضرت علی به مدت 4 سال و 6 ماه خلافت کرد و سپس همان قاتلان حضرت عثمان ( رض ) بعدها از حضرت علی ( رض ) نیز جدا شدند و به کشتار مسلمین پرداختند و فریاد میزدند حکم فقط حکم خداست ، حضرت علی ( رض ) را به شهادت رساندند ، یکی از همان قاتلان عثمان ( رض ) به نام عبدالرحمن بن ملجم مرادی ملعون این خلیفهی دادگر و رئوف و دلسوز (علی (ع) ) را به شهادت رساند و یکی از همین منافقان تصمیم بر قتل حضرت معاویه ( ع ) گرفت اما خداوند او را موفق نکرد و نتوانست به این هدف شوم برسد .
فضائل علی ( رض )
بسیار زیاد و حساب نشدنی است و علی ( رض ) با هیچ فرد دیگری قابل مقایسه نمیگردد ، بیشتر علمای اسلام را عقیده بر این است که برتری خلفای راشدین به ترتیب خلافت آنانست یعنی ابتدا ابوبکر ، سپس عمر و سپس عثمان و سپس علی ولی بسیاری دیگر را رأی بر این است که برتر از همه ابوبکر و سپس عمر ، سپس عثمان است اما علی ( رض ) قابل مقایسه با کسی دیگر نیست و حساب او از همه جداست .
حضرت علی ( رض ) داناترین ، آگاهترین و دقیقترین اصحاب بود ، پیامبر فرمود من شهر علم هستم و علی دروازهی این شهر است ، کلمات و سخنان و خطبههای ایشان در نهجالبلاغه دارای شیوایی ، بلاغت و فصاحتی است که شگفت همگان را برانگیخته است .
از فضایل حضرت علی ( رضیالله عنه )
1 ـ نسبت خویشاوندی نزدیک با پیامبر و پرورش یافتن توسط پیامبر اسلام .
2 ـ ازدواج با فاطمه ( ع ) که محبوبترین انسان نزد رسول خدا ( ص ) بود .
3 ـ پدر حسن و حسین که پیامبر آنان را از همه بیشتر دوست داشت و آنان را فرزندان خود خواند .
4 ـ ( ای علی ) تو نخستین مؤمن هستی ـ آگاهترین مردم به روزهای خداوند ـ وفا کنندهترین کس به عهد الهی و تقسیم کنندهترین شخص بیتالمال را بطور مساوی و مهربانترین فرد نسبت به رعیت و زیر دست . « رسول اکرم ( ص ) »
5 ـ ای علی ، من خاتم الانبیاء و تو خاتم الاولیاء هستی .« رسول اکرم ( ص ) »
6 ـ ای علی دست تو در دست من است ، داخل میشوی با من روز قیامت هر جا که من داخل شوم . « رسول اکرم ( ص ) »
7 ـ علی با قرآن است و قرآن با علی و این دو هیچ گاه از هم جدا نمیشوند ، تا آنگاه که بر حوض کوثر از من گذر کنند. « رسول اکرم ( ص ) »
8 ـ دوست داشتن علی جنبهای است که هیچ گاه هیچ گناهی به آن ضرر نمیرساند و کینهی علی گناهی است که هیچ حسنهای به آن سودی نخواهد بخشید . « رسول اکرم ( ص ) »
9 ـ پناه میبرم به خدا از بسر بردن در میان قومی که تو ( علی ) در بین آنان نباشی . حضرت عمر ( رض )
از سخنان حضرت علی ( رض )
1 ) از عذاب و کیفر کردار زشت و اعمال ناپسند که به امتهای پیشین رسید بر حذر باشید و از آنها عبرت گیرید .
2 ) از تک روی و یک رأی بودن دوری کنید و از رأی اکثریت بزرگان اسلام پیروی کنید که کنارهگیری از جماعت نصیب شیطان است . همانطوری که گوسفند جدا از گله نصیب گرگ است .
3 ) شما پیشوای قرآن مباشید ، بلکه قرآن را امام و پیشوای خود قرار دهید.
4 ) انسان در زیر زبان خودش مخفی است .
5 ) مژده دهید به ثروت انسان بخیل و حسود که یا دچار حادثه شود و یا به چنگ وارث میافتد .
6 ) آقائی و شرف در شخص انتقام جو پدید نمیآید ـ آدم ریا کار محبت سرش نمیشود .
7 ـ اگر کسی را در میان جمعی پند دهی سرزنش است .
8 ـ چه بسا کسی کوشش میکند در کاری که چیزی به او برسد و حال آن که آن چیز زیان آور است .
9 ) هر گاه انواع نعمتها به شما رو کند آن را قدردانی کنید و حتی برای کوچکترین آن خداوند را ثنا گوئید .
10 ) خوشبخت کسی است که از دیگری نصیحت بشنود .
11 ) روزی علی ( ع ) میگریست ، علت را از او پرسیدند فرمود : 7 روز است که به خانهی من مهمان نیامده ( ترسم که خدای عزوجل مرا خوار کرده باشد .) .
12 ) دو گروه به خاطر من وارد جهنم میشوند آنان که در دوستی من اغراق کنند و آنان که مرا دشمن بدارند . ( این سخن از پیامبر (ص) نیز در شأن علی ( رض ) روایت شده است . ) .