پدر خواندههای نامهربان و تجزیهشدگان کرد
یکی از اندیشمندان بزرگ کرد در دهههای پنجاه و شست شمسی، به دلیل پیوند منافع آمریکا با دولتهای مسلط بر کردستان در لیست سیاه آنان قرار گرفته بود. چند روزی بعد از خط خوردن نام و دعوت به انجام سفر به آمریکا و دیدار با دولتمردان آن کشور… البته به سبب جان باختش در یک حادثهی وحشتناک تروریستی موفق بدین کار نشد… در گفتگو با رادیو آمریکا، در پاسخ به سئوال خبرنگار آن رادیو در خصوص تجزیهطلبی کردها ضمن توضیحات لازم فرمودند که ((هیچکس نمیتواند خود را از کردها ایرانیتر بداند و کردها صاحبان اصلی ایران زمین و اصیلترین ایرانیان هستند…)) که بعدها در راستای سیاست خلع سلاح فکری و شعاری اپوزیسیون برونمرزی و مصادره گفتمان مرتبط به آنان، این گفته بر زبان آقای خاتمی نامزد ریاست جمهوری و به نام او حکاکی و سنگ نبشته و ثبتاش نمودند…
ادامه مطلب ...زندگینامه مرحوم علامه محمد امین حسینی (کلاشی)
استاد فقیه، عالم ربانی، علامهی متقّی ماموستا ملا محمدامین معروف به (ماموسای کلاش) از سلسله سادات حسینی کلاش، صباوت و شباب تحصیل وی از حکایات شنیدنی است که یادآور زندگانی برجستگان تاریخ بشریت است، گویی تولد و زندگی آنان براساس برنامهای خداوندی تنظیم میگردد تا به عنوان مرد خدا برای خدا و در راه خدا از آغاز در بوتهی آزمایش و سختیها بالنده شوند و رشد یابند.
وی به سال 1300هـ ش در قریه کلاش باغان متولد گردید، پدرش مرحوم نادر و مادرش مرحومه سلمی، در این هنگام به رسم متداول عشایر کوچر زمستان را در قریه قشلاقی (مرهمیره) و تابستان را در منطقهی ییلاقی باغان و ماکوان بهسر میبردند، خانواده به ماکوان کوچ کرد و در محلی به نام ((دالاهانی)) سیاهچادر زدند، کودک که هنوز چهرهی مادر را به خوبی نشناخته بود و از سینهاش شمیمهی شیر میشنید و میچشید در آغوش پرمهرش به شیرخوارگی مشغول بود که برحسب قضا و قدر تیری از اسلحهی همسایهی بیاحتیاط بر پشت مادر نشست و او را به شهادت رسانید و کودک در خون مادر غوطه زد،
نقش بدرخان پاشا در بنیانگذاری اجتماع مدنی
* مقدمه:
یکی از خاندانهای بزرگ و تاریخی ملت کرد که با تلاش چندین سالهشان دهها افتخار و دستآورد ملی را به جای گذاشتهاند، بدرخانها هستند. بدرخانیان، همچون خاندانی کردپرور و رهبران تفکر ملی کرد و آزادیخواه، در شرایط تاریخی نوین، دارای رهبران، سرداران و روشنفکران زیادی بودهاند که نمیشود در دو برگ نقش کرد پرورانهی آنان را نمایان ساخت. پیداست این امر نیاز به کنکاش و بررسیهای همهجانبه دارد اما آنچه را که ما در اینجا برآنیم تا بدان توجه کنیم، روشن کردن زوایای سالهای رهبری این خاندان و تلاش آنان در راستای مدنی کردن جامعهی کردستان میباشد.
* بیوگرافی:
بدرخان پسر عبدالهخان سال 1808 میلادی در شهر جزیره از نواحی بوتان به دنیا آمد، از آنجا که از خاندان مشهور و قدرتمند در آن دیار بود، پدرش امیر بوتان و رهبر ایل (بوهتی) بود، لذا آغاز عمر و تربیت خانوادگی را در شرایطی مساعد و پیشرفته گذراند. ابتدا جهت یادگیری خواندن و نوشتن به حجرهی مسجد بزرگ شهر جزیره فرستاده شد و سپس سوارکاری و هنرهای رزمی آن روزگار را فراگرفت. تا آن زمان که عمر او به 18 سال رسید. در آن برهه و به خواست پدرش جانشین او شد و بعد از رحلت پدر در سال 1821 امیر امارت بوتان شد.
به قدرت رسیدن بدرخان پاشا همزمان شد با مورد هجوم قرار گرفتن کردستان عموماً و ناحیهی بوتان بطور اخص از جانب دو سلطان عثمانی (محمود دوم (1858ـ1839) و عبدالمجید یکم (1839ـ1847) اما در کنار این مسائل بدرخان پاشا یکی از بزرگترین و قدرتمندترین امرای این امارت بود که در فاصله زمانی سالهای (1821ـ1847) از حکومتش، تفکر ملی کرد را در سطح بالایی مطرح کرد و بنیان اجتماعی مدنی در آن روزگار کاری آسان نبود، چرا که بیسوادی و عقبافتادگی همچون دو بال سیاه برروی زندگی این ملت سایه افکنده بود. برای اثبات آن واقعیت، شرایط زمان آن روزگار را بررسی و روشن کرده تا از این طریق به عظمت کارهای آن امیر کرد پیببریم.
در آن زمان که نواحی تحت سلطهی دولت عثمانی و نواحی زیادی از کردستان تحت آن شرایط زندگی میکردند، پیاده کردن اصول اجتماع مدنی در کردستان اهمیت زیادی برای امیر کرد امارت بوتان پیدا میکرد.
واسطهی شرک
اکثر مردم اعتقاد دارند که واسطه شرک است و هرکس در هرحالی و هر کیفیتی واسطه قرار دهد مشرک است و مانند به بت پرستانی است که میگفتند: که برای این بتها را عبادت میکنیم فقط برای این است که ما را به خدا نزدیک نماید و این کلام به کلی مردود است و استدلال به این آیه در جای خود قرار نگرفته است چون آیهی شریفه صراحت دارد که دربارهی اعتراض و انکار بر کافران است که برای بتها عبادت میکنند. برای خدا و در دعوی ربوبیت بتها را شریک خدا میدانند. عبادت بتها را تقرب و نزدیکی به خدا میدانند، پس کفر آنان از آنجاست که برای این بتها عبادت میکنند و معتقد هستند ارباب واقعی آنها هستند نه خداوند.
ادامه مطلب ...موشکهای وی2
موشکهای وی 2 که آلمانیها در جنگ جهانی دوم از آن استفاده میکردند 14 متر طول و 13 تن وزن داشتند و 1000 کیلوگرم ماده منفجره با خود حمل میکرد. در هشتم سپتامبر 1944 هزار فروند از آن موشکها روی خاک انگلستان بویژه لندن انداخته شد که باعث مرگ تقریباً 3000 نفر و خرابیهای زیادی شد.